فریال مستوفی بانوی کارآفرین در صنعت معدن -به موفق بودن نگاه جنسیتی ندارم

دارو دسته پکنی‌ها در تهران – رئیس‌جمهور چین به همراه هیات تجاری ۶۰۰ نفره به ایران می‌آید
Sunday, 31 January 2016
سرمایه‌گذاری خارجی کلید خروج از رکود
Sunday, 31 January 2016

فریال مستوفی بانوی کارآفرین در صنعت معدن -به موفق بودن نگاه جنسیتی ندارم

ایران بانو

۰۴ بهمن ۹۴

 

شاید مهمترین سؤال این باشد که چطور فریال مستوفی رشد کرد و تبدیل به مدیری شد که امروز در قله باور ایستاده است؟
تلاش؛ شاید بعضی از آدم‌ها اگر جای من بودند در شرایطی که پدرم یک ملاک صاحب نفوذ و موفق درخوزستان بود کمتر به فکر رشد و بالندگی بودند اما الگوی من در زندگی پدری بود که حتی زمانی که نیازی به کار کردن نداشت دست از تلاش و حرکت در مسیر تعالی برنداشت. شاید همین الگو بود که شخصیتم را ساخت؛ الگویی که نگاه جنسیتی و زن بودن در آن نقشی ندارد بلکه توان فردی حرف اول را می‌زند و برای همین من هم به دنبال ایجاد این توانمندی‌ها بودم و توانستم در رشته اقتصاد در مقطع فوق لیسانس تحصیل کنم و نخستین گام را با تأسیس شرکت در انگلیس و فرانسه در زمینه بازرگانی و مدیریت پروژه آغاز کنم؛ پس از ورود به ایران علاوه بر تدریس در دانشگاه‌ها، به طور جدی وارد عرصه صنعت شدم.
دانستن فعالیت‌های یک مدیر زن درعرصه صنعت همیشه جذاب است شما در صنعت حرف‌های زیادی برای گفتن دارید، این طور نیست؟
ایجاد شرکت‌های اقتصادی در اروپا، چین، هنگ‌کنگ بخشی از فعالیت اقتصادی من بود. در کنار آن ایجاد تعدادی شرکت در ایران در زمینه‌های مختلف بویژه طرح‌های صنعتی و معدنی را دنبال کردم. کار اصلی شرکت‌ در زمینه فولاد است و مدیریت شرکت‌های KDD، BRP و MIS که در زمینه نفت فعال است را بر عهده دارم. تجربه‌های عرصه صنعت شاید متفاوت‌ترین و جذاب‌ترین تجربه‌های یک مدیر باشد.
دغدغه ساختن کارخانه‌های بزرگ در زمینه فولاد و صنایع دیگر یک سوی ماجراست؛ سوی دیگرش رقابت با شرکت‌های بزرگ چینی، روسی و اروپایی بوده که دراین سال‌ها برای طرح‌های اقتصادی مملکت دندان تیز کرده‌اند. پروژه کک‌سازی زرند یکی از همین پروژه‌ها بود طرف‌های خارجی قیمت ۲۰۷ میلیون دلار را پیشنهاد کرده بودند اما شرکت ایرانی ما ۳۱میلیون دلار را در حالی پیشنهاد داد که کمترین قیمت قبل از آنها ۸۰میلیون دلار بود؛ یعنی در یک پروژه حداقل ۱۷۰میلیون دلار به نفع مملکت کار کرد که با احتساب دلار مبلغی بالاتر از ۵۰۰میلیارد تومان ارزی که قرار بود به جیب خارجی‌ها برود در اقتصاد این مملکت ماند و چرخ‌های خسته‌اش را چرخاند. این‌ها تجربه‌های بیست سال فعالیت اقتصادی است. شرایطی که در آن مدل رانتی بر ساختار اقتصاد حاکم است و ۸۵ درصد آن در اختیار دولت است، منزلت زیادی برای کارآفرین قائل نیست اما همه این اتفاقات در همین فضای بسته که در آن نفت حرف اول را می‌زند و کارآفرینی و بخش خصوصی کمتر در نگاه برنامه ریزان، مورد توجه قرار گرفته، رقم خورده است.
خانم مستوفی شما در نمایشگاه نقش آفرینی زنان در توسعه پایدار به عنوان یکی از ۱۰ بانوی برتر سال برگزیده شدید. دغدغه‌های امروزتان به عنوان یک فعال اقتصادی چیست؟
هنوز اقتصاد مملکت ما بر اساس نفت است و دولت با فروش نفت دیگر نیازی به بخش خصوصی ندارد در حالی که همین موضوع یکی از دلایلی است که باعث شده توجه به بخش خصوصی و کارآفرینی صورت نگیرد.  نه تنها تاکنون تحریم‌ها وجود داشت بلکه برخوردار نبودن از ثبات نسبی در قوانین و برنامه‌ریزها در داخل کشور هم برای فعال اقتصادی نوعی تحریم بوده است. در شرایطی که ما در آن هستیم و رکود و بیکاری در کنار پایین آمدن قیمت نفت، سبب شده تا وضعیت جالبی نداشته باشیم. در این شرایط یکی از راه‌های نجات و نه تنها راه،  جذب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی است که این مهم خود نیازمند پیش‌شرط‌های زیادی است. سرمایه‌گذار تنها در محیط‌های اقتصادی حاضر به همکاری می‌شود که محیط باثبات بوده و امنیت سرمایه‌گذاری تأمین باشد اما تاکنون این چنین نبوده و چرخ اقتصاد زیر بیشترین فشارها له شده است.
حسن شهرت شما در عرصه بین‌الملل یکی دیگر از ویژگی‌هایی است که نمی‌توان از آن به سادگی گذشت؛ آیا چهره بین‌المللی یک فعال اقتصادی زن با رقبای خارجی تفاوت دارد؟
من شخصاً درباره خودم می‌توانم بگویم حضور و فعالیتم در اقتصاد و صنعت تفاوتی با استانداردهای حضور یک کارآفرین زن در جهان ندارد. واقعیتش را بخواهید در ایران وجود محدودیت به دلیل جنسیت را احساس نکردم اما متأسفانه افرادی با احساس من در میان زنان در اقلیت هستند و به نظر می‌رسد زنان زیادی جنسیت را عامل محدودیت می‌دانند.

 

اگر این موضوع درست نیست چطور می‌توان بر این تصویر کلی غلبه کرد؟
مسأله بیشتر فرهنگ‌سازی است؛ یک یا چند نفر نمی‌توانند در این زمینه فرهنگ‌سازی کنند بلکه فرهنگ غالب این بوده که زن باید در خانه بنشیند و مرد نان آور است. این تنها در ذهن مردها نیست بلکه مسأله جامعه زنانی هستند که این آموزه در ذهن آنها تلقین شده است. پس تنها خانواده یا مردان نیستند که باید بر آموزش آنها توجه شود بلکه می‌خواهم بگویم تفکر جامعه زنان هم باید اصلاح شود.
سهم محدودیت‌ها چه می‌شود؟
برای دیدن واقعیت فعالیت اقتصادی زنان باید از شهرهای بزرگ بیرون رفت و دید که در برخی شهر‌ها نه تنها زنان برای کار کردن تشویق نمی‌شوند بلکه از فعالیت اقتصادی آنها ممانعت هم به عمل می‌آید. حتی تصور کلی حاکم در برخی از نقاط کشور هنوز هم زن را مدیر خانه می‌داند و همین وضعیت سبب شده تا اعتماد به نفسی که زنان باید در زمینه فعالیت اقتصادی و حتی صنعتی داشته باشند، قدری کم باشد اما این وضعیت نباید عاملی برای کنار کشیدن و عقب‌نشینی باشد بلکه زن ایرانی باهوش است و در امور مدیریتی ظرافت و نگاه خاصی دارد. زن ایرانی امروز توانسته صندلی‌های بیشتری از دانشگاه را به خود اختصاص دهد و این بدان معناست که توانمندی‌هایش رو به افزایش است پس باید در اشتغال هم با اعتماد به نفس بیشتری حضور داشته باشد.
به نظر شما در جامعه اقتصادی و صنعتی کشور چقدر به حضور یک زن اعتماد می‌شود؟
من به‌عنوان یک کارآفرین و فعال اقتصادی زن به موفق بودن نگاه جنسیتی ندارم اما فرهنگ‌سازی در راستای ایجاد و تقویت اعتماد به زنان و شایستگی‌های آنها باید به صورت ضرورت در برنامه‌ریزی‌ها مورد توجه قرار گیرد. وزارت آموزش و پرورش و رسانه‌ها بویژه صداوسیما می‌توانند در این عرصه فعال باشند و در شکل‌گیری فرهنگ و اعتماد درست نسبت به شایستگی‌های زنان در جامعه سهیم باشند.
برای آنکه سهم زنان در مشارکت اقتصادی جدی باشد، چه مسیری را باید طی کنند؟
در کشور ما، زنان همواره دوشادوش مردان در صحنه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی، حضور داشته‌اند؛ اما هیچ گاه این حضور، به مشارکتی جدی در صحنه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تبدیل نشده بود و زنان، معمولاً به ساده‌ترین کارها در پایین‌ترین رده‌ها اشتغال داشتند، ولی در سال‌های اخیر، با تغییرات اجتماعی که در کشور رخ داده، گرایش زنان، به عرصه‌های فناوری، دانش و کارآفرینی، افزایش یافته است. امید است که این روند، به مشارکتی جدی و فعال تبدیل شود؛ چرا که این افزایش کیفی اشتغال زنان، می‌تواند در بخش‌های مختلف جامعه، اثرات حائز اهمیتی داشته باشد. یکی از تأثیرات مستقیم فعالیت اقتصادی زنان بالا رفتن سطح درآمد خانواده و به تبع آن، بالا رفتن سطح رفاه آن خانواده خواهد شد و در این میان، بار سرپرستی خانواده برای مردان، سبک‌تر و با بالارفتن عرضه نیروی کار، سطح دستمزدها و هزینه تولید و قیمت محصولات، کمتر می‌شود.
یکی از بزرگترین نگرانی‌های خانواده و حتی خود بانوان موضوع مدیریت خانه است؛ دغدغه‌های اقتصادی زمان زیادی می‌برد و احتمال دارد این موضوع مدیریت خانه را هم تحت تأثیر قرار دهد؟

 

در لحظات زندگی من وقت خالی کمی می‌توان پیدا کرد. روزی ۱۴ساعت کار می‌کنم اما یک اعتقاد کلی دارم و آن هم این است که اگر کسی مدیریت بلد باشد در همه جا می‌تواند اعمال مدیریت کند. اگر شخصی بتواند خارج از منزل مدیریت امور را به سرانجام برساند به طور حتم باید بتواند از همان توان مدیریت برای داخل منزل هم استفاده کند؛ چرا که یک مدیر براحتی می‌تواند برنامه‌ریزی کند.
آیا امروز آن ظرفیت حمایت در مردهای جامعه شکل گرفته است تا به جای ایستادن مقابل یک زن، در کنار او باشند و با همراهی در قالب پدر، برادر، همسر و حتی فرزند امکان مشارکت یک زن را در امور اقتصادی و بویژه اشتغال بالا ببرند؟
زن و مرد مکمل یکدیگرند؛ هر حمایتی از هر سو که باشد باعث پیشرفت می‌شود و هر ممانعتی در هر جهتی که باشد باعث عقب رفتن و ترسیدن می‌شود. واقعیت آن است که تنها تشویق و حمایت یک مرد راهی برای پیشرفت نیست اما آنچه مسلم است زن در جامعه کنونی ما به حمایت نیاز دارد؛ البته تنها حمایت مطرح نیست بلکه ممانعت از پیشرفت زن هم سوی دیگر روابطی است که در مشارکت‌های اقتصادی و اجتماعی گاهی شاهد آن هستیم. فضای اقتصادی و صنعتی شبیه یک جنگ است و اگر قرار است فردی با حضور در این میدان، می‌خواهد بجنگد نباید درگیر جنگ داخلی باشد پس حمایت خانواده و همسر برای زن و مرد فرقی نمی‌کند و فردی در این میان موفق است که بتواند حمایت را به سمت خود جلب کند.
حرف از کارزار اقتصادی زدید؛ به نظر شما چه ویژگی‌هایی می‌تواند برای زنانی که اعتماد به نفس حضور در عرصه اقتصادی را داشته‌اند در حرکت کردن به سمت موفقیت مؤثر باشد؟
وقتی من به عنوان عضو اتاق بازرگانی و مدیر چند شرکت صحبت می‌کنم، عده‌ای فکر می‌کنند موفقیت؛ یعنی تنها قرار گرفتن در جایگاهی مشابه آنچه اکنون من در آن قرار گرفته‌ام؛ می‌خواهم بگویم این‌طور نیست؛ موفقیت؛ یعنی توانمندی به انجام رساندن یک فعالیت، این فعالیت می‌تواند اقتصادی و تجاری باشد اما به این معنا نیست که حتماً باید یک طرح بزرگ باشد؛ تجارت در هر اندازه‌ای می‌تواند موفق باشد و در واقع هر کس باید در کار خودش موفق باشد و خودش را با خودش و توانمندی‌هایش بسنجد.
آخرین حرف‌های شما برای کسانی که در مسیر فعالیت اقتصادی در ابتدای راه هستند، چیست؟
صبوری، استقامت و پایداری در برابر مشکلات را در خود تقویت کنند. ریسک‌پذیری بخشی از اصل حرکت در فعالیت اقتصادی است. دنیای صنعت و تجارت پر از فرآیندهایی است که نیازمند ریسک کردن است؛ هر چه اعتماد به نفس با افزایش توانمندی بالا برود به همان میزان هم ریسک کردن ممکن می‌شود. این‌ها نتیجه سال‌ها قدم زدن در دنیای صنعت و تجارت است، دنیایی که فقط به کسانی فرصت می‌دهد که بتوانند از توانمندی‌هایشان تا حد ممکن استفاده کنند، برای همین از همه زنان و دختران جوان مملکت می‌خواهم تا جایی که می‌توانند توانمندی‌هایشان را افزایش دهند؛ چرا که عامل موفقیت جنسیت نیست بلکه میزان توانمندی افراد است. اثبات این ادعا خود من هستم که امروز این مسیر را پیموده‌ام.

فریال مستوفی به روایت خودش

 

من در دزفول متولد شده ام .کودکی ام را در دزفول و تهران سپری کردم چرا که خانواده ام میان تهران و دزفول در رفت و آمد بودند. پدرو مادر من جلوتر از زمانه خود یعنی بیش از آنچه در آن زمان عرف بود به تحصیلات اهمیت می دادند. من زودتر از سن ورود به مدرسه، تحصیلاتم را شروع کردم. برای ادامه تحصیل در ۱۷ سالگی به انگلستان سفر کردم. در آن زمان تمام فکرم این بود که برای خودم کسب و کار راه اندازی کنم و باتوجه به علاقه ای که به تجارت داشتم، تحصیل در رشته اقتصاد را در انگلستان پیش گرفتم. پس از گرفتن مدرک فوق لیسانس و درسال ۱۳۵۳ به ایران بازگشتم.

 

در آن زمان ۲۳ سال بیشتر نداشتم و تنها دغدغه ام این بود که کسب وکار را از کجا و چگونه شروع کنم. می‌خواستم قدری تجربه کسب کنم و بهترین گزینه برای کسب تجربه و ورود به متن جامعه، دانشگاه بود بنابراین تصمیم گرفتم در دانشگاه تدریس کنم. حدود سه سال در دانشگاه تدریس کردم و در نهایت پس از سه سال، وقت آن فرارسیده بود که مقدمات تاسیس شرکت را فراهم کنم اما در آن زمان حوادث پیش از انقلاب در حال شکل گیری بود و دانشگاه ها یکی پس از دیگری تعطیل می شد و اعتصاب ها هم رو به افزایش بود.

 

وضعیت به گونه ای شد که نه در دانشگاه امکان فعالیت وجود داشت و نه می توانستم شرکتم را راه اندازی کنم. بار دیگر به انگلستان بازگشتم اما این بار یک همراه نیز در کنار من بود. پیش از آنکه برای دومین بار عازم انگلستان شوم، ازدواج کردم و به همراه همسرم، عازم این سفر شدم و با اینکه علاقه مند بودم نقطه آغاز فعالیت هایم ایران باشد, جبر زمانه مرا مجبور کرد که شانس خود را در انگلستان محک بزنم. من و همسرم فعالیت مان را از همان جا شروع کردیم به طوری که همچنان در مدیریت شرکت ها در کنار یکدیگر هستیم. پس از مدتی شعبه دیگری از شرکت مان را در پاریس راه اندازی کردیم.

 

بیشتر فعالیت های این دو شرکت به خرید و فروش مواد اولیه مورد نیاز صنایع و ماشین آلات معطوف بود؛ و در واقع تقاضاهای تجاری معمولی را پاسخ می دادیم. من درسال ۱۳۷۲ بار دیگر به ایران بازگشتم ؛ زمانی که جنگ به پایان رسیده و دوران سازندگی آغاز شده بود. در این مدت تجربیاتی در حوزه تجارت و دادو ستد کسب کرده بودم و حرفه ای را که دوست داشتم شروع کردم.
اکنون ۲۲ سال است که به ایران باز گشته ام و به علت مشغله ای که دارم مدام در سفر هستم که البته به دلیل این سفرها و پروازهای طولانی , بسیار خسته می شوم. فکر می کنم ساعاتی که در پرواز هستم از شیفت کاری یک خلبان هم بیشتر باشد. در کنار این خستگی ها, مسائل مختلف, تنش ها و مشکلات را هم باید تحمل کرد. در انگلستان که بودم حدود دو سال طول کشید که کارم را شروع کنم و پس از پنج سال کسب و کار شرکت رونق بیشتری یافت. حتی وقتی آمدم ایران با اینکه تجربه فعالیت در اروپا را داشتم بعد از دو سال توانستم اولین پروژه را دراختیار بگیرم و پس از شش تا هفت سال به مرحله ای رسیدم که می توانم بگویم از نحوه فعالیتم راضی هستم. در پروژه های صنعتی اگر در مناقصه ای پیروز شوم خوشحال می شوم؛ اما اگر موفق نشوم با کمال میل می پذیرم و به رقیبم هم تبریک می‌گویم.
۱۰  راهکار بانوی کارآفرین که از طریق آنها زنان می‌توانند به ارتقای وضعیت اشتغال خود کمک کنند

 

۱-  شناسایی مشاغل غیرسنتی و تلاش برای ورود به این گونه مشاغل، مانند: بازرگانی، آموزش و پژوهش، ارتباطات و رسانه‌ها.
۲- شرکت در دوره‌های آموزش کارآفرینی و مدیریت و آشنایی با این مراکز و رفع مشکلات با کمک آنها.
۳- دفاع از شایسته‌سالاری و مبارزه با تبعیض جنسیتی، به منظور ارتقای رتبه کارکنان زن، به پست‌های مدیریتی بالاتر.
۴- حمایت از سازمان‌های مربوط به زنان، در بخش‌های دولتی و غیردولتی و همچنین دیدن آموزش‌های لازم و تلاش برای ایجاد تشکل‌های غیردولتی(NGO) مربوط به زنان.
۵- زن باید جایگاه واقعی خود را بیابد و این مهم در کتب درسی و رسانه‌های گروهی مختلف بویژه تلویزیون مورد توجه واقع شود.
۶- باید زمینه لازم را جهت ارتقای زنان به سطوح بالای شغلی فراهم کرد.
۷- باید آگاهی‌های لازم به شوهران در مورد اشتغال زنان و تأثیرگذاری آن بر بنیان‌های اقتصادی و فرهنگی خانواده داده شود.
۸- باید حداقل در برهه‌ای کوتاه از زمان- به عنوان عامل انگیزشی- مدیریت و هدایت برنامه‌ها و طرح‌های مهم رشد و توسعه به زنان شایسته و متخصص و کارآمد واگذار شود.
۹- باید باورها و پندارهای غلط جامعه در مورد استعداد و اشتغال زنان اصلاح شود.
۱۰- محدودیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را باید در راستای ایجاد بستری مناسب برای شکوفایی فعالیت‌های زنان از بین برد.
بدون تردید، شناخت جایگاه واقعی زنان ایرانی و احیای جایگاه سازندگی آنها، نیازمند بازنگری جدی به این مقوله است. نخستین قدم خودباوری و توجه به شایستگی‌ها و توانمندی‌های زنان و رفتن به سمت کسب جایگاه‌های متناسب با این توانمندی‌ها و در نهایت، تلاش برای ارتقای جایگاه و پیشبرد نقش جامعه زنان کشور در توسعه همه جانبه پایدار است.

 

لینک مصاحبه