آفتاب یزد
۱۰ شهریور ۹۵
باید ایجاد اشتغال کنیم و برای این منظور دولت باید زیر ساختها را فراهم کند همچنین به آموزش کاربردی نیاز است تا افرادی با مهارت و تجربه جذب بازار کار شوند و بدین شکل تقاضا هم تحریک خواهد شد.
آفتاب یزد- علی اکبر سمیعی: فریال مستوفی یکی از سرشناس ترین کارآفرینان و فعالان زن اقتصادی ایران است. وی معتقد است که هر چند با برداشته شدن تحریمها، فضا تغییر کرده اما برای مشخص شدن آثار کامل این موضوع باید صبر و حوصله داشت. ضمن اینکه همکاری دولت با بخش خصوصی در دوران پسابرجام ضروری است. مشروح گفتگوی فریال مستوفی با آفتاب یزد را در ادامه میخوانید:
مسئولان بلندپایه دولت نسبت به تحقق رشد ۵درصدی در سال جاری ابراز امیدواری کردهاند. با توجه به اینکه به نیمه سال نزدیک میشویم ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
منشاء تفکر رشد ۵درصدی را حاصل ۴۵۰۰۰میلیارد مصوبه بودجه میبینم که درصورت ابلاغ به بانکها تشریفات انتقال سریع انجام خواهد پذیرفت و با توجه به اینکه تسهیلات بانکها افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد لذا مسئولین احتمالا از این نگاه پیشبینی رشد ۵درصدی را کردند. البته بنده شخصا خوشبین هستم و جذب سرمایهگذاری خارجی را در نیمه دوم سال جاری دور از ذهن نمیبینم.
اگر بخواهید سیمایی از وضعیت صنعت و معدن کشور در سال جاری ترسیم کنید آیا شاهد تحولات مثبتی در این دو حوزه مهم اقتصادی بوده ایم؟
با توجه به آمارهای ارائه شده رشد نداشته ایم و به نظر میرسد این جریان تا پایان سال نیز روند رو به رشدی نداشته باشد به دلیل اینکه هنوز دسترسی به منابع مالی در دنیا نداریم.
ارزیابی شما از فضای پسابرجام و توافقهایی که در حوزه صنعت و معدن با اروپاییها صورت گرفته چیست؟
به طور کلی با توجه به اینکه ایران سالهای طولانی با تحریم مواجه بوده است لذا در این دوره حساسیت بسیار بالایی وجود دارد. درست است که با برداشته شدن تحریمها فضا تغییرات مثبتی کرده است ولی با توجه به این موضوع که ما در دوران تحریم بسیار عقب افتادیم و به ایجاد آمادگیهای لازم برای دوران پسا برجام نیز اقدام نکردیم لذا این امر مستلزم طی شدن زمان و صبر است. قطعا دولت با همکاری بخش خصوصی باید زمینههای لازم از بهبود زیرساختها گرفته تا تغییر الگوی مدیریتی را مد نظر قرار دهد. بدین منظور تدوین یک برنامه استراتژیک و اصولی لازم است.
برخی معتقدند که دولت یازدهم توقع مردم از آثار لغو تحریمها و فضای پسابرجام را بالا برد و همین امر باعث شد تا انتظارات مردم برای بهبود سریع اوضاع اقتصادی و معیشتی آنها برآورده نشود و در سایه همین موضوع، توفیقات دولت در انضباط اقتصادی و کنترل تورم به چشم نیاید.نظر شما در این خصوص چیست؟
به عقیده من دولت در زمینه کنترل تورم موفق عمل کرده است البته این نکته را از یاد نبریم که کنترل تورم به بهای ایجاد رکود بوده است و بهنظر بنده با توجه به اینکه در فرصت باقیمانده از دولت فعلی نیاز است تا تقاضا تحریک شود امکان اینکه این رکود مجددا به افزایش تورم بینجامد وجود دارد.
اشاره کردید که کنترل تورم به بهای ایجاد رکود بوده و باید تقاضا تحریک شود. بهنظر شما راههای تحریک تقاضا در شرایط فعلی اقتصاد ایران چیست؟
مسلما برای رونق اقتصادی لازم است تا تقاضا تحریک شود ولی نه با پرداخت وامهای خرید بلند مدتی که بعضا شاهد آن بوده ایم چرا که افرادی به دنبال گرفتن این وامها میروند که غالبا از اقشار آسیب پذیر و کم درآمد جامعه اند و این تسهیلات به ظاهر خوب در دراز مدت بر آنها فقط فشار تحمیل میکند.لذا شخصا با تحریک تقاضا ازطریق چنین راههایی موافق نیستم ومعتقدم باید ایجاد اشتغال کنیم و برای این منظور دولت باید زیر ساختها را فراهم کند همچنین به آموزش کاربردی نیاز است تا افرادی با مهارت و تجربه جذب بازار کار شوند و بدین شکل تقاضا هم تحریک خواهد شد.
مسئولان وزارت صنایع بر انتقال فناوری و دانش فنی پیشرفته در جذب سرمایهگذاری خارجی تاکید کردهاند. خارجیها چقدر آمادگی دارند تا فناوریهای پیشرفته را به ایران انتقال دهند؟ تمایل آنها به سرمایهگذاریهای مشترک است یا صرفا صادرات کالاهای ساخته شده به ایران؟
انتقال فناوری و دانش فنی یکی از ضروریاتی است که هر کشوری باید سعی کند با هزینههایی که میکند انتقال تکنولوژی داشته باشد ولی این نکته نیز باید در نظر گرفته شود که صرف درج آن در محتوای قراردادها بدون لحاظ اینکه انتقال تکنولوژی به عنوان سرمایه آورده شده لحاظ شود عبث خواهد بود و عدم انتقال تکنولوژی واقعی به این دلیل است که برای این منظور هزینهای در قراردادها پیشبینی نمیشود لذا مهم است که انتقال تکنولوژی واقعی باشد چرا که حتی از موضوع جذب سرمایه گذاری نقدی مهم تر است و اهم تاکید در زمینه سرمایه گذاری نیز باید بر انتقال تکنولوزی و دانش فنی باشد.درخصوص قسمت دوم سوال واضح است که هر کارآفرینی در وهله اول متمایل به فروش جنس خود است درنتیجه ما باید با تقویت تواناییهای مدیریتی و مذاکره خوب بتوانیم به یک قرارداد خوب برسیم که هم به سرمایه گذاری مشترک بینجامد هم انتقال دانش فنی و تکنولوژی را به همراه داشته باشد.
برخی همکاران شما در اتاق بازرگانی گلایه کرده اند که سرمایهگذاران خارجی بیشتر به همکاری با دولت و یا صنایع دولتی علاقه دارند تا همکاری با بخش خصوصی ایران. آیا شما هم این موضوع را تایید میکنید؟ لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید؟
به عقیده بنده این موضوع به دلیل علاقه سرمایهگذار نبوده بلکه به این خاطر است که اقتصاد ما اصولا دولتی است و دخالت دولت اجازه مشارکت بخش خصوصی را نمیدهد. وگرنه بهطور قطع بخش خصوصی شریک بهتری برای سرمایه گذار خارجی محسوب میگردد.
در حال حاضر و بنا به اظهارات مقامات بانک مرکزی، بانکهای کوچک و متوسط اروپایی با ما رابطه دارند اما هنوز مشکلات درخصوص بانکهای بزرگ اروپایی باقی است که بهانه آنها هم تحریمهای اولیه آمریکاست.چشم انداز همکاری بانکهای بزرگ اروپایی با ایران را چگونه می بینید؟
به شخصه معتقد هستم با وجود اینکه تحریمهای ثانویه آمریکا برداشته شده است ولی یکسری تحریمهای اولیه باقی است که به همین دلیل خیلی از بانکهای مطرح اروپایی که دارای بازار وسیعی در آمریکا هستند هنوز به دلیل ترس از دست دادن بازارشان تمایل به همکاری با ایران ندارند. ولی چشم انداز این مراودات را مثبت میبینم.
بر اساس آمارهای وزارت صنایع، میزان صادرات تولیدات بخش معدن و صنایع معدنی از ابتدای سال تا پایان تیر ماه، با رشد ۳۰درصدی مواجه شد. پتانسیل و همچنین افق صادرات بخش معدن و صنایع معدنی را چگونه میبینید؟
با توجه به اینکه به طور کلی درخواست برای صنایع معدنی در دنیا کم شده است ما نیز از این موضوع مستثناء نبوده ایم به خصوص که زیر بنا نداریم و لذا قیمت تمام شده مان بالاست. شخصا با خام فروشی مخالف هستم و اعتقاد دارم صادرات باید با تکیه بر ایجاد ارزش افزوده صورت بگیرد. باید این نکته را مورد توجه قرار داد که با توجه به اینکه بازار فولاد چین از ماه مارس کمی بهتر شده لذا به نظر میرسد که وضعیت در این صنعت، چشم انداز بهتری را تجربه کند.
شما از لزوم تدوین یک برنامه استراتژیک و اصولی توسط دولت و با همکاری بخش خصوصی برای استفاده بهینه از فضای پسابرجام سخن گفتید. به نظر شما این برنامه باید چه ویژگیها و مختصاتی داشته باشد. در این خصوص قدری بیشتر برایمان سخن بگویید.
یکی از این برنامهها باید تنقیح قوانین باشد که با نگاهی به فرآیندهایی که پیش از این در این خصوص انجام گرفته، لازم است این مسیر با استفاده از رویکرد بخش خصوصی که در اجرا کردن این قوانین مشکلات عملیاتی آن را لمس کردند انجام پذیرد.طرح بعدی موضوع آمایش سرزمین است که این طرح نیز به طریق اولی باید پیگیری شود.مساله بعدی نبود اطلاعات واقعی از فرصتها و پتانسیلهای موجود در بخشهای مختلف اقتصادی کشور است که این موضوع بهنظر من یکی از مهمترین برنامههایی است که دستگاههای مختلف با همکاری هم باید هر چه زودتر به انجام برسانند.جای تعجب و تاسف است که تا به امروز اطلاعات موثق و مدونی در این زمینه نداریم و باید بخش خصوصی و دولت با هم کمک کنیم تا این خلا پرشود.موضوع بعد بحث رتبه بندی موسسات و بنگاههای ما و همچنین تغییر الگو و استانداردسازی نظام بانکی کشور است.
در فراز دیگری تصریح کردید که با تقویت تواناییهای مدیریتی و مذاکره خوب بتوانیم به یک قرارداد خوب برسیم. یکی از انتقادات مطرح شده این است که اکثر فعالان اقتصادی ما در مذاکرات تجاری و صنعتی ضعیف هستند و بر خلاف تیم مذاکره کننده هستهای ما قدرت مذاکراتی خوبی ندارند.آیا شما با این موضوع موافقید؟ در کل، فعالان اقتصادی ما در مذاکراتشان باید چگونه عمل کنند تا به اهدافشان برسند؟
نظر من، استفاده از تجربه شرکتهای مدیریتی و مشاورهای معتبر بین المللی است که در وضع فعلی بسیاری از این موسسات به بازار ایران وارد شدند و مرکز سرمایه گذاری و خدمات مشاورهای اتاق بازرگانی تهران نیز یکی از اهداف خود را برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی مورد لزوم برای کمک به افزایش تواناییهای لازم مدیران بنگاههای داخلی در این حوزه قرار داده است.
شما به عنوان یکی از موفق ترین بانوان کارآفرین ایرانی، میزان مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید. لطفا راههای افزایش مشارکت اقتصادی زنان را تشریح کنید.
میزان مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی با این که بهتر شده ولی باز کم است بنابراین باید تقویت شود.شخصا به مساله جنسیتی به عنوان عامل بازدارنده برای فعالیتهای اقتصادی اعتقاد ندارم و فکر میکنم که زنان باید خودباوری بیشتری نسبت به خود داشته باشند و این موضوعی است که باید از خانوادهها شروع و با آموزش صحیح تقویت شود.