واقعاً چه کرده ایم ؟ نوبت به مذاکرات اقتصادی رسیده، ایران حالا مرکز توجه سرمایه گذاران خارجی است.

پویایی اقتصاد در گرو سرمایه‌گذاری ایمن
Saturday, 5 September 2015
شمارش معکوس برای بهره‌ برداری از معدن مهدی‌آباد/ راه‌اندازی بزرگ‌ترین معدن سرب و روی جهان از سوی بخش خصوصی
Tuesday, 22 September 2015

واقعاً چه کرده ایم ؟ نوبت به مذاکرات اقتصادی رسیده، ایران حالا مرکز توجه سرمایه گذاران خارجی است.

مجله آینده نگر

شهریور ۹۴

 

زمانی که فضای بین المللی برای ایران باز شود، مسلماً سرمایه گذاران خارجی هم علاقمند به حضور در بازار بکری مثل ایران خواهند بود. این سرمایه گذاران می توانند از هرجایی باشند، نمی شود گفت از یک کشور بخصوص یا از یک قاره بخصوص خواهند بود. می توانند از اروپا، آسیا و حتی آفریقا باشند. هر بازرگانی علاقمند است پول هایش را در جایی سرمایه گذاری کند که برایش سودآور باشد. مسلماً درها باز می شوند و سرمایه گذاران خارجی به سمت ایران می آیند، اما اینکه شرایط کشور ما برای جذب آنها چگونه باشد جای بحث دارد. اگرچه شرایط پساتحریم چشم انداز جدیدی را برای ایران باز می کند، اما تمام مشکلات اقتصاد ایران فقط ناشی از تحریم ها نیست. بخش عظیمی هم به دلیل مدیریت نادرست بوده است. به همین دلیل اول باید پیش زمینه ها برای جذب سرمایه گذاری آماده شود. در رأس همه اینها، باید اعتماد سازی به وجود آید. ظرف سال های گذشته به دلیل تبلیغات سوء علیه ایران، کشورمان چهره خوبی در جامعه بین الملل نداشته. این باید بازسازی شود و نیاز به زمان دارد. از طرف دیگر در ایران هنوز با وجود پتانسیل بالا، آمادگی خوبی نداریم. ما زیرساخت های خوبی داریم و به آب های آزاد دسترسی داریم اما پیش زمینه نیاز است. ما در ایران دائماً  تغییر و تحول در مسائل قانونی و آیین نامه ها را داریم. سیستم بوروکراسی ما باید متحول شود تا پتانسیل بالایمان به کار آید. به علت این مشکلات سرمایه گذاران خارجی و حتی داخلی علاقه ای به سرمایه گذاری در کشور ما نداشته اند. این شرایط نامناسب محیط کسب و کار در ایران، می توانند برای جذب سرمایه گذاری مشکل بوجود آورد. باید زمینه های سرمایه گذاری را آماده کنیم تا سرمایه گذاران بتوانند وارد شوند.

اکنون باید از گذشته درسی گرفته باشیم؛ اگر برای یک کشور پیشرفته به هردلیلی تحریم به وجود آید، این همه گرفتاری ما، برای آن هم بوجود می آید؟ اگر کشوری خودکفا باشد و نرخ خودکفایی اش بالا باشد، ضربه کمتری می بیند. اقتصاد ما همواره واردات محور بوده است و به همین دلیل در دوره تحریم ها ضربه سختی خوردیم. حالا باید این شرایط را تغییر دهیم و بخش خصوصی می تواند در تغییر شرایط نقش مهمی ایفا کند.

شرکت هایی که به ایران می آیند، هدفشان بیشتر فروش است تا سرمایه گذاری. باید آنها را به سمتی ببریم که به سرمایه گذاری تشویقشان کنیم. ابتدا باید ثروت به کشور ما وارد شود، بعد تکنولوژی بیاید و بعد هم سیستم مدیریت ما به روزرسانی شود. مخصوصاً به این مورد آخر شدیداً نیازمندیم. برای اینکه این اتفاقات بیفتد، دولت باید بوروکراسی های غلط را حذف کند و به بخش خصوصی مجال نقش آفرینی بیشتری بدهد.

دیپلماسی اقتصادی مهم و ضروری است

در جریان کسب و کار علمی من حتی زمان تحریم ها مشکل چندانی به وجود نیامد. چون دیپلماسی اقتصادی را کم وبیش بلدم، حتی ظرف یک مدت تحریم درهای کشور های خارجی آنچنان که به روی خیلی ها بسته بود، به روی من نبود. من هم توانسته ام سرمایه گذار خارجی جذب کنم و هم توانسته ام فاینانس کنم، به این علت که به دیپلماسی اقتصادی واقف بوده ام. این نوع دیپلماسی همان چیزی است که می تواند راه گشای ما باشد. ظرف دو سال گذشته هم پیشنهاد های خیلی بیشتری به من شده برای اینکه افراد بیایند و سرمایه گذاری کنند، اما این تنها در حد اطلاعات گرفتن بوده و اتفاق عملی نیفتاده است.

در کشور هایی از اروپا تا آسیا که من در آنها حضور دارم، دیده ام که در دو سال که در دوسال گذشته فعالان اقتصادی شان تمایل بالایی برای حضور در ایران داشته اند. اما تمایل آنها به حضور در بخش خصوصی است. شرکت ها و افراد ثروتمند در دنیا علاقمند نیستند که با دولت سرمایه گذاری کنند، آنها شریک خصوصی در سطح خودشان می خواهند تا موازنه تساوی حقوق برهم نخورد. اقتصاد ما چون دولتی بوده بوده، نتوانسته جذب سرمایه کند با توجه به وضعیت بیکاری که در مملکت مان داریم، نیاز است که برای اشتغال زایی به کشورمان بیایند.

باید این سیگنال را به خارجی ها بدهیم که در دوره پساتحریم، قرار نیست همان رویه ای که تا به حال انجام شده ادامه یابد. زمانی که آنها دنبال فروش بودند و ما هم دنبال خرید، تمام شده است. درآمد دولت باید به وسیله بخش خصوصی از طریق مالیات تأمین شود، اما چون چنین چیزی نبوده، دولت تمام تکیه اش به فروش نفت بوده و کاری به بخش خصوصی نداشته است و ظرف سال های گذشته برای آزاد سازی اقتصاد بسیار بد عمل شده و طبقه رانت خواری به وجود آمده است. اگر اقتصاد کاملاً دولتی می ماند، بهتر بود تا به سمت « خصولتی» ها برود. دولت باید این رویه را اصلاح کند، و بخش خصوصی هم بتواند خودش را بسازد و آمادگی تعامل با بخش خصوصی دنیا را داشته باشد.

هنوز انقلاب نکرده ایم

بعد از مناقشات برنامه هسته ای ایران چشم بسیاری از فعالان اقتصادی دنیا و شرکت هایشان به ایران دوخته شده است. ولی مسلماً بعضی کشور ها یا افراد هستند که علاقه ندارند ایران قدرتمند شود. هرکشوری برای قدرتمند شدن سیاسی نیازمند کسب قدرت اقتصادی است. بعضی ها که سوء نظر دارند مشکلاتی چه در داخل چه در خارج ایجاد کرده و خواهند کرد، اما دست خود ماست که این وضعیت را تغییر دهیم. فضاسازی های رسانه ای و تبلیغات دروغ داخلی و خارجی ترسی ندارد، کذب بودن آنها بعد از مدتی رو می شود. اما کارهایی انجام دهیم که واقعاً غیر حرفه ای باشد، آن سوء نظر ها مقبول جلوه خواهد کرد. به همین دلیل باید بسیار مراقب حرکات و رفتارمان باشیم، و سعی مان در تعامل با دنیا باشد، نه قرار گرفتن در مقابل آنها. مسئولان باید خیلی مدیریت شده صحبت کنند. اگر صحبت هایمان طوری باشد که سرمایه گذار های خارجی احساس کنند می خواهیم با جذب آنها تنها خودمان سود کسب کنیم و محدودیت هایی برای آنها به وجود آوریم، نخواهند آمد. اما اگر فضای خوبی از طرف مسئولان دولتی و بخش خصوصی درایران فراهم باشد آنقدر بازار کشورمان جذاب هست که برند های خارجی با اشتیاق بیایند.

من در سفری که دو ماه پیش به آمریکا داشتم علاقمندی شرکت های آمریکایی را برای حضور در ایران مشاهده کردم. آنها هم منتظر پایان مناقشات کنگره بر توافق هسته ای هستند تا اقدامات جدی و عملی شان را آغاز کنند. به نظر می رسد توافق انجام شده در نهایت از کنگره آمریکا نیز رد شود و طی دو سه ماه آینده فعالیت های مشترک اقتصادی به صورت جدی آغاز شود. اما باید توجه داشت که بخش خصوصی باید به صورت قوی وارد مذاکره با سرمایه گذار های خارجی شود نه دولت. هیچ شرکت خصوصی در هیج جای  دنیا علاقه ندارد با دولتی سرمایه گذاری مشترک انجام دهد و به دنبال شریکی هم تراز با خودش در بخش خصوصی می گردد. ما راه درازی داریم و باید دیپلماسی اقتصادی یاد بگیریم. اگرچه انقلاب کردیم، ولی هنوز انقلاب اقتصادی نکرده ایم.